به نام خالق عشق



بعضی وقتا به مامانم میگم آخه من چه گناهی کردم که تو این سن باید یا مریض بودن تورو ببینم یا مریض بودن بابا رو

  • این جمله ای بود که امروز از زبون یک دختر دانشجوی 21ساله شنیدم
  • دختری که ناراحت بود از اینکه چرا اختلاف سنی زیادی با پدر و مادر تحصیل کردش داره

یه نگاه به زوج های دور و برم انداختم

اکثرا 5سال و حتی بیشتر بود که ازدواج کرده بودن

یا خونه داشتن یا ماشین و یا هردو

دلیلشونم برای بچه دار نشدن این بود که هزینشو ندارن

در مقابل هم بودن کسایی که بعد یکی دوسال ازدواج،با داشتن خونه یا ماشین ویا هیچکدوم بچه دار شده بودن

و عاشقانه برای اومدن بچشون برنامه ریزی کرده بودن و با اومدنش زندگیشون رنگ و بویی تازه گرفته بود

بعضی ها چه ظلم بزرگی رو مرتکب میشن

چه در حق خودشون و چه بچه ای که قراره وارد زندگیشون بشه

بچه ها نیاز اصلیشون از والدین پول نیست

چون در ابتدا اصلا نمیدونن پول چیه!!!

اونا مهم ترین چیزی که بهش احتیاج دارن،جوونی وحوصله والدینه

تو سنین نوجوانیشون اونا میخوان با شما دردودل کنن

میخوان باهاشون به مسافرت برین وبگردین و خسته نشین

هیچ بچه ای دوست نداره زمان ناتوانی پدر یا مادرش رو ببینه

یه نگاه که به زندگی اونایی که زود بچه دار شدن میکنم

میبینم بچه جز برکت چیز دیگه ای رو وارد زندگیشون نکرده

این جمله همش تو گوشمه؛

پسرم با ما بزرگ شد،تو سختی هامون بود!

فرزندشون از اونا بهترین چیزهارو نخواسته و بچه های خیلی مقاوم تری هستن نسبت به سختی های زندگی

حالا شما حساب کن یه پدر ومادری بخوان برای راحتی بچشون،اول هی پول جمع کنن و هی از زمان بچه دار شدنشون بگذره

جدا از اینکه این پول ها ممکنه مبلغ بسیار زیادیش صرف هزینه دکتر ن و داروها وآزمایش های بارداری بشه

بچه ای که در سن30سالگی یک مادر و چه بسا بیشتر از این بدنیا میاد

وقتی که به سن 20 میرسه جز بی حالی و بی حوصلگی از یه مادر چیزی نمیبینه

صحبت من با اون دسته از آدماییه که با عقب انداختن بارداریشون اکثرا پشیمونن که چرا اینقدر دیر بچه دارشدن و برای بچه دوم به سرعت اقدام میکنن

این کوچولو خودش روزیشو با خودش میاره،فقط کافیه یکم به خدا اعتماد داشته باشیم.

پ ن:پدر و مادر معنای واقعی فرشته هستن و قصد من از نوشتن این مطلب دیدگاهم نسبت به فرزندآوری در سن مناسب بود ولاغیر


نمیدونم الان کجایی!

اسمت چیه!

موهات چجوریه

نمیدونم به چی داری فکر میکنی و تو فکرت کدوم دختره

بارون میاد.

شدید.

جوری که دلم میخواد برم زیر بارون و خیس خیس بشم

بچرخمو گریه کنم و حالم خوب شه

میدونی.خیلی این روز بارونی دلم میخواست تو هم بودی

میومدی پیشم

باهم اینجا چایی میخوردیم

تو منو میخندوندی و من سرمو میذاشتم رو شونه هات

تویهم میگفتی چقدر دوستم داری

منم تو گوشت میگفتم که عاشقتم

بارون شدت گرفته!

باد میاد و یه ذره سرده

کاش بودی و خودمو تو بغلت جا میکردم

کاش بودیو یهو دستمو میکشیدی و میبردیم زیر بارون

داد میزدی خدایا شکرت واسه این همه نعمت

شکرت واسه این وروجک

کاش بودی و میگفتی پاشو ببرمت بیرون بعد میرفتیم و مثه دیوونه ها تو این هوای سرد بستنی میخوردیم

کاش بودی یهو زنگ میزدی که دارم میام پیشت

مامانم همیشه میگه با حلوا حلوا گفتن دهن شیرین نمیشه

کاش ها رو فراموش کن

پاشو بیا

الان .

زیر همین بارون!!!


آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها